سلآم...
اومممم...
چی میخآسم بگم؟؟؟
آها...
ینی....نمیدونم...
دلشوره ی عجیبی دارم....
نمیدونم چرآ...
دوبآره بآ هم بحث کردیم...
نمیدونم این بحثا ب کجآ میکشه...
ینی میشه ما مسه دو تآ بچه آدم حرف بزنیم؟؟؟
مسه شب تولدم...
اوووخی...چقد شبه قشنگی بود...
چقد آروم بودم...
چقد راحت خوآبیدم..
چقد پر انرژی بودم...
چقد خندیدیم و حرفآی خوب زدیم...
چقد بهم قول دادیم ک مآله هم باشیم...
هعی...
دعوآ خر است...
ولی من ک دعوآ ندآرم...
(از حآلا روی صحبم بآ آرشه...)
سلآم آقآی بداخلاق.اخموی عبضی!!!!!!^_^
آخه من چی گفتم ک نآرحت شدی؟؟؟
این ک تو رو از گپ دلیت کردم...
دلیلش این بود ک شآید دیگرآن خوششون نیآد ک اینجوری با همه شوخی میکنی و راحتی...
دلیلش این نبود
ک فک کنم تو بخآی بآهاشون حرف بزنی
یآ اینآ میخآن تو رو از من بگیرن...
من ب هر دو طرفم ایمآن دآرم...
اصن یه چیز مسخرس ک بخآم فک کنم دوستام بخآن تو رو ازم بگیرن...
آرش من ب تو اعتمآد دارم...
مسخرس ک بخام فک کنم با یکی دیگه بآشی...
اگه زیآد غررررر میزنمممم
وآسه اینکه دوس دارم یه چیزآیی
ک هزار بآر ازت شنیدم و ازت بشنوم...
هر چی دلت میخآد میگی
هر جور دوس داری رفتآر میکنی
بهت بگم چرآ اینجوری میکنی؟؟؟
میگی من همینم...
من اینجوریم...
اگه من بر خلاف میلت عمل کنم...
میشه"تو چرا تآزگیا اخلاقت عوض شده"
"من دیگه هیچی بت نمیگم
و هیچیم ازت نمیخآم "
من بگم اخلاقت عوض شده
"من کجآ اخلاقم عوض شده هآ؟؟
همه چی مثه قبله..
هیچیم عوض نشده"
هعی...
حرف نزنم...
میگه چرآ حرف نمیزنی؟؟
خو حرف بزن بگو مشکلت چیه؟؟
حرف میزنم...
سرم داد میزنه مگه من چیکآر کردم؟؟؟
اعتمآد نداری؟؟؟
سرم داد میزنه....
با اینکه میدونه...
از صدآی بلند میترسم!
نمیدونم چیکآر کنم؟؟؟
خسته شدم...
حس میکنم اگه اینجوری پیش بریم
خیلی از هم دور میشیم...
احسآس میکنم...
۴سال پیش دوبآره داره تکرار میشه...
هعی...
ینی من بآ ۴سال پیش چ فرقی دارم؟؟؟
سآمم مسه آرش بود دیگه
یه دنده و لجباز..
حرف حرفه خودش بود...
اما....
آرش کجآ...اون کجآ؟؟؟
چیز مشترکی ک هر دوتآشون دارن
اینکه...
هر وخ دلشون خآست
یآد من میفتن....
حرفآی من...
احسآس من...
حتی دلتنگیآم وآسه هیچ کدومشون مهم نیس....
فک میکردم بآ زن گرفتن سآم
تکلیف من معلوم شده و
من باید گذشته رو فرآموش کنم.یه زندگی جدید رو پی ریزی کنم...
امآ..
فک کنم اون بیشعور تر از این حرفآس...
خیلی دلم میخآد بدونم دنبآله چیه؟؟؟
بعد از دوسال؟؟؟
دنبآله چیه
گآه بی گآه زنگ میزنه خونمون؟؟؟
ینی کآر درستی کردم ک تآ حآلا
ب خآنوادش نگفتم؟؟؟
نمیدونم قصه زندگی این میخآد ب کجآ ختم بشه...
آدمی ک برمیگرده بم میگه«فآطمه نفسه منه.نبآشه من میمیرم»
چطوری ب خودش اجآزه میده زنگ بزنه خونمون؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
هعی.....
مخم ترکید...
بیخی همه....
درس میشه...
بالاخره ک چی؟؟؟
همه میفهمن...
ولی یه چیز میشه...
اونم اینه همه چی سر من خرآب میشه...
امکان نداره بگن
سآم وآسم مزآحمت ایجآد کرده
همه میگن لابد یه کاری کردی
ک این اومده سمته تو....
اولین کسا هم خونواده خودمن....
نمیدووووووووونمممممم
ذهنم بدجوووووور درگیرررررره....
آقآی بد اخلاق اخموی عبضی
موآظب خودتون بآشید
ب حرفآم فک کنین
من سعی میکنم ب خآسته هآتون جآمه ی عمل بپوشم....
بعدش اینکه
همین
"دوست دآرم"
خیلیم دوست دارم!
امضآ:غزمیت کره خر وحشی
[ بازدید : 277 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ]